معنی فارسی proser

B2

پراکنده‌گو، به معنای کسی که افکار یا ایده‌ها را به صورت غیرمنظم بیان می‌کند.

A person who expresses thoughts in a scattered or disorganized manner.

example
معنی(example):

او معمولاً در بحث‌ها پراکنده‌گویی می‌کند و افکار زیادی را به اشتراک می‌گذارد.

مثال:

He tends to proser during discussions, sharing many thoughts.

معنی(example):

پراکنده‌گویی می‌تواند هم بینش و هم حواس‌پرتی را به یک مکالمه بیاورد.

مثال:

Being a proser can bring both insights and distractions to a conversation.

معنی فارسی کلمه proser

: معنی proser به فارسی

پراکنده‌گو، به معنای کسی که افکار یا ایده‌ها را به صورت غیرمنظم بیان می‌کند.