معنی فارسی proskomide
B1عمل آمادهسازی نان و شراب برای جشن نهای کاتولیک.
The preparation of bread and wine for the Eucharistic celebration.
- NOUN
example
معنی(example):
پروسکومیده بخش مهمی از مراسم است.
مثال:
The proskomide is an important part of the ceremony.
معنی(example):
در طول پروسکومیده، نان برای مراسم عبدالکریم آماده میشود.
مثال:
During the proskomide, bread is prepared for the Eucharist.
معنی فارسی کلمه proskomide
:
عمل آمادهسازی نان و شراب برای جشن نهای کاتولیک.