معنی فارسی prosodist
C2شخصی که به مطالعه و تحلیل ویژگیهای صوتی و ریتمیک گفتار میپردازد.
An expert in the study of prosody, including rhythm and intonation.
- NOUN
example
معنی(example):
یک prosodist به مطالعه ریتمهای شعر و گفتار میپردازد.
مثال:
A prosodist studies the rhythms of poetry and speech.
معنی(example):
پروسودیست بینشهای خود را در کنفرانس به اشتراک گذاشت.
مثال:
The prosodist shared her insights at the conference.
معنی فارسی کلمه prosodist
:
شخصی که به مطالعه و تحلیل ویژگیهای صوتی و ریتمیک گفتار میپردازد.