معنی فارسی prosodus
B2پروسودوس به جنبههای صوتی معنا اشاره دارد که به نحوه بیان کلمات و عواطف آنها وابسته است.
The aspect of language related to the rhythm, intonation, and stress of spoken speech.
- NOUN
example
معنی(example):
درآمد شعر زیبایی به ریتم آن میافزاید.
مثال:
The prosodus of the poem adds beauty to its rhythm.
معنی(example):
درک prosodus میتواند قدردانی ما از زبان گفتاری را افزایش دهد.
مثال:
Understanding prosodus can enhance our appreciation of spoken language.
معنی فارسی کلمه prosodus
:
پروسودوس به جنبههای صوتی معنا اشاره دارد که به نحوه بیان کلمات و عواطف آنها وابسته است.