معنی فارسی prosomatic

B1

پروسوماتیک به ویژگی‌های بدنی اشاره دارد که با ساختار و عملکردهای حیاتی موجودات زنده مرتبط هستند.

Referring to properties related to the physical body structures and functions of an organism.

example
معنی(example):

ویژگی‌های پروسوماتیک حیوان برای بقا آن حیاتی هستند.

مثال:

The prosomatic characteristics of the animal are vital for its survival.

معنی(example):

مطالعه ویژگی‌های پروسوماتیک می‌تواند نشان دهد که چگونه گونه‌ها به محیط خود سازگار می‌شوند.

مثال:

Studying prosomatic traits can reveal how species adapt to their environments.

معنی فارسی کلمه prosomatic

: معنی prosomatic به فارسی

پروسوماتیک به ویژگی‌های بدنی اشاره دارد که با ساختار و عملکردهای حیاتی موجودات زنده مرتبط هستند.