معنی فارسی prosopically
B2به طور پروسوپیک به بررسی ویژگیهای ظاهری یا صورت افراد پرداخته میشود.
In a manner that relates to the features of a person's face.
- ADVERB
example
معنی(example):
داستان به صورت پروسوپیک تحلیل شد تا شخصیتها بهتر درک شوند.
مثال:
The story was analyzed prosopically to understand the characters better.
معنی(example):
توصیفات پروسوپیک غنی عمق بیشتری به روایت بخشید.
مثال:
The prosopically rich descriptions added depth to the narrative.
معنی فارسی کلمه prosopically
:
به طور پروسوپیک به بررسی ویژگیهای ظاهری یا صورت افراد پرداخته میشود.