معنی فارسی prosopyl
B1پروسوپیل به ساختارها یا اشکال طبیعی خاصی اشاره دارد که در زمینشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.
A term referring to a particular type of geological formation.
- NOUN
example
معنی(example):
مانع پروسوپیلی در غار جذاب بود.
مثال:
The prosopyl barrier in the cave was fascinating.
معنی(example):
زمینشناسان ساختارهای پروسوپیلی را برای یادگیری درباره فرآیندهای زمین مطالعه میکنند.
مثال:
Geologists study prosopyl formations to learn about earth processes.
معنی فارسی کلمه prosopyl
:
پروسوپیل به ساختارها یا اشکال طبیعی خاصی اشاره دارد که در زمینشناسی مورد مطالعه قرار میگیرد.