معنی فارسی protandrously
B1به روشی که در آن ابتدا نر به ماده تبدیل میشود.
In a manner characterized by protandry; typically referring to organisms that change sex.
- ADVERB
example
معنی(example):
ماهیها پروتاندرواسرا به جنس ماده تبدیل میشوند زمانی که بزرگتر میشوند.
مثال:
The fish protandrously develop into females as they grow larger.
معنی(example):
تغییر پروتاندرواسرا از نر به ماده میتواند الگوهای تولید مثل را تحت تأثیر قرار دهد.
مثال:
Protandrously changing from male to female can affect breeding patterns.
معنی فارسی کلمه protandrously
:
به روشی که در آن ابتدا نر به ماده تبدیل میشود.