معنی فارسی proteaceous

B1

پروتاسه، اشاره به ویژگی‌های خاص گیاهانی که در خانواده پروتاسه قرار دارند.

Relating to the family Proteaceae, particularly in terms of their adaptations and characteristics.

example
معنی(example):

گیاهان پروتاسه به خاطر سازگاری‌های منحصر به فردشان شناخته شده‌اند.

مثال:

The proteaceous plants are known for their unique adaptations.

معنی(example):

بسیاری از گونه‌های پروتاسه برای شکوفایی در محیط‌های دشوار تکامل یافته‌اند.

مثال:

Many proteaceous species have evolved to thrive in difficult environments.

معنی فارسی کلمه proteaceous

: معنی proteaceous به فارسی

پروتاسه، اشاره به ویژگی‌های خاص گیاهانی که در خانواده پروتاسه قرار دارند.