معنی فارسی proteanly
B1به معنای انعطافپذیر و تطبیقپذیر در رفتار و عمل.
In a manner that is adaptable or changeable.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور پروتئانی زمانی که با چالشهای غیرمنتظره مواجه شد، عمل کرد.
مثال:
He acted proteanly when faced with unexpected challenges.
معنی(example):
هنرمند به طور پروتئانی خلق میکرد و با هر نمایش جدید، سبک خود را تغییر میداد.
مثال:
The artist created proteanly, transforming their style with each new exhibit.
معنی فارسی کلمه proteanly
:
به معنای انعطافپذیر و تطبیقپذیر در رفتار و عمل.