معنی فارسی protechnical
B1به مهارتها و دانشهای فنی و حرفهای اشاره دارد.
Referring to technical and professional skills and knowledge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مهارتهای پروتکنیکالی که او نشان داد، برای موفقیت تیم حیاتی بود.
مثال:
The protechnical skills he displayed were vital for the team's success.
معنی(example):
دانش پروتکنیکالی او درباره نرمافزار برای پروژه ضروری بود.
مثال:
Her protechnical knowledge of software was essential for the project.
معنی فارسی کلمه protechnical
:
به مهارتها و دانشهای فنی و حرفهای اشاره دارد.