معنی فارسی protectorship

B1

سرپرستی به معنی نقش و مسئولیت‌هایی است که برای حفاظت یا سرپرستی از دیگران اعمال می‌شود.

The position of being a protector or guardian.

example
معنی(example):

او به سمت سرپرستی یتیم‌خانه منصوب شد.

مثال:

He was appointed to the protectorship of the orphanage.

معنی(example):

سرپرستی شامل مسئولیت‌های زیادی است.

مثال:

The protectorship involves many responsibilities.

معنی فارسی کلمه protectorship

: معنی protectorship به فارسی

سرپرستی به معنی نقش و مسئولیت‌هایی است که برای حفاظت یا سرپرستی از دیگران اعمال می‌شود.