معنی فارسی protei

B1

گروهی از پروتئین‌ها با کارکردهای متنوع.

A group of proteins with diverse functions.

example
معنی(example):

پروتئین‌ها گروهی از پروتئین‌ها هستند که به خاطر عملکردهای متنوعشان شناخته می‌شوند.

مثال:

The protei are a group of proteins known for their diverse functions.

معنی(example):

مطالعه پروتئین‌ها می‌تواند اطلاعات مهمی درباره فرآیندهای سلولی ارائه دهد.

مثال:

Studying protei can reveal important information about cellular processes.

معنی فارسی کلمه protei

: معنی protei به فارسی

گروهی از پروتئین‌ها با کارکردهای متنوع.