معنی فارسی prothallial
B1پروتالیا مربوط به مرحله گامتوفیت سرخسها است و در تکثیر آنها نقش دارد.
Relating to the prothallium, especially in the context of fern life cycles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
توسعه پروتالیا برای تکثیر سرخسها حیاتی است.
مثال:
Prothallial development is crucial for fern propagation.
معنی(example):
مرحله پروتالیا سلامت سرخس را تعیین میکند.
مثال:
The prothallial phase determines the health of the fern.
معنی فارسی کلمه prothallial
:
پروتالیا مربوط به مرحله گامتوفیت سرخسها است و در تکثیر آنها نقش دارد.