معنی فارسی prothallic
B1به ویژگیهای مربوط به پروتالیا و ویژگیهای مربوط به آن اشاره دارد.
Pertaining to or characteristic of a prothallium.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ویژگیهای پروتالیک سرخس بسیار منحصر به فرد است.
مثال:
The prothallic features of the fern are quite unique.
معنی(example):
تحقیقات در مورد ویژگیهای پروتالیک میتواند الگوهای تکاملی را آشکار کند.
مثال:
Research on prothallic traits can reveal evolutionary patterns.
معنی فارسی کلمه prothallic
:
به ویژگیهای مربوط به پروتالیا و ویژگیهای مربوط به آن اشاره دارد.