معنی فارسی prothysteron
B1پروتیستران، اصطلاحی در ادبیات که به توالی زمان نادرست در روایت اشاره دارد.
A term in literature referring to an incorrect order of events in narrative.
- OTHER
example
معنی(example):
در ادبیات، پروتیستران می تواند تأثیر جذابی ایجاد کند.
مثال:
In literature, a prothysteron can create an intriguing effect.
معنی(example):
استفاده از پروتیستران می تواند ادراک خواننده را تغییر دهد.
مثال:
The use of prothysteron can alter the reader's perception.
معنی فارسی کلمه prothysteron
:
پروتیستران، اصطلاحی در ادبیات که به توالی زمان نادرست در روایت اشاره دارد.