معنی فارسی protocitizen
B1پروتو شهروند، فردی که در مراحل ابتدایی یک جامعه مشارکت دارد.
An individual who engages in the formative stages of a community.
- NOUN
example
معنی(example):
یک پروتو شهروند در مراحل اولیه یک جامعه شرکت می‌کند.
مثال:
A protocitizen participates in the early stages of a community.
معنی(example):
پروتو شهروند به شکل‌گیری جامعه جدید کمک کرد.
مثال:
The protocitizen helped to shape the new society.
معنی فارسی کلمه protocitizen
:
پروتو شهروند، فردی که در مراحل ابتدایی یک جامعه مشارکت دارد.
