معنی فارسی protoclastic

B1

پروتوکلاستیک، به موادی اطلاق می‌شود که در مراحل ابتدایی تشکیل سنگ‌ها قرار دارند.

Referring to materials that are in the early stages of rock formation.

example
معنی(example):

مواد پروتوکلاستیک اغلب در ساختارهای زمین‌شناسی یافت می‌شوند.

مثال:

Protoclastic materials are often found in geological formations.

معنی(example):

طبیعت پروتوکلاستیک سنگ نشان‌دهنده سن جوان آن بود.

مثال:

The protoclastic nature of the rock indicated its young age.

معنی فارسی کلمه protoclastic

: معنی protoclastic به فارسی

پروتوکلاستیک، به موادی اطلاق می‌شود که در مراحل ابتدایی تشکیل سنگ‌ها قرار دارند.