معنی فارسی protomalar

B1

پروتومالار به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در آن مطالعه آناتومیک و بیولوژیک مورد بررسی قرار می‌گیرد.

Refers to a specific area significant for anatomical studies.

example
معنی(example):

منطقه پروتومالار در مطالعات آناتومیک بسیار مهم است.

مثال:

The protomalar area is important in anatomical studies.

معنی(example):

محققان بر روی ساختار پروتومالار برای یافته‌های خود تمرکز کردند.

مثال:

Researchers focused on the protomalar structure for their findings.

معنی فارسی کلمه protomalar

: معنی protomalar به فارسی

پروتومالار به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که در آن مطالعه آناتومیک و بیولوژیک مورد بررسی قرار می‌گیرد.