معنی فارسی protophilosophic
B1پروتو فیلسوفانه به رویکردهایی اشاره دارد که در آنها مباحث هستی و شناخت بررسی میشود.
Related to the earliest forms of philosophical thought, particularly on existence and knowledge.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد پروتو فیلسوفانه به سوالات مربوط به وجود و دانش میپردازد.
مثال:
The protophilosophic approach addresses questions about existence and knowledge.
معنی(example):
بسیاری از فرهنگهای باستانی باورهای پروتو فیلسوفانه داشتند که دیدگاههای آنها را شکل میداد.
مثال:
Many ancient cultures had protophilosophic beliefs that shaped their worldviews.
معنی فارسی کلمه protophilosophic
:
پروتو فیلسوفانه به رویکردهایی اشاره دارد که در آنها مباحث هستی و شناخت بررسی میشود.