معنی فارسی protrusion

B1

بیرون‌زدگی به معنای هر چیزی است که به سمت خارج از سطحی برجسته شده است.

A part that sticks out from a surface.

noun
معنی(noun):

The act of protruding.

معنی(noun):

The state of being protruded.

معنی(noun):

Anything that protrudes.

example
معنی(example):

بیرون‌زدگی در دیوار سایه‌ای ایجاد کرد.

مثال:

The protrusion in the wall created a shadow.

معنی(example):

او بیرون‌زدگی‌ای را بر روی سطح شیء مشاهده کرد.

مثال:

He noticed a protrusion on the surface of the object.

معنی فارسی کلمه protrusion

: معنی protrusion به فارسی

بیرون‌زدگی به معنای هر چیزی است که به سمت خارج از سطحی برجسته شده است.