معنی فارسی provencalize
B1به سبک پرووانس درآوردن یا تغییر دادن، معمولاً در اشاره به غذا یا هنر به کار میرود.
To modify something to reflect the characteristics of Provence, especially in terms of flavor or style.
- VERB
example
معنی(example):
سر آشپز تصمیم گرفت که غذا را با افزودن گیاهان پروونسالی کند.
مثال:
The chef decided to provencalize the dish by adding herbs.
معنی(example):
او میخواست باغ خود را با اسطوخودوس و درختان زیتون پروونسالی کند.
مثال:
She wanted to provencalize her garden with lavender and olive trees.
معنی فارسی کلمه provencalize
:
به سبک پرووانس درآوردن یا تغییر دادن، معمولاً در اشاره به غذا یا هنر به کار میرود.