معنی فارسی prover
B2اثباتکننده، شخصی که در تایید یا بررسی یک ادعا یا نظریه کار میکند.
A person who proves or validates a statement or theory.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک اثباتکننده قضایای ریاضی است.
مثال:
He is a prover of mathematical theorems.
معنی(example):
اثباتکننده به طور جدی روی پروژه کار کرد.
مثال:
The prover worked diligently on the project.
معنی فارسی کلمه prover
:
اثباتکننده، شخصی که در تایید یا بررسی یک ادعا یا نظریه کار میکند.