معنی فارسی provisionary

B2

پروvisionary به معنای موقتی و غیرنهایی است و به اقداماتی اشاره دارد که برای اهداف خاص و به صورت موقت انجام می‌شوند.

Tentative; existing for the time being; not final.

adjective
معنی(adjective):

Provisional

example
معنی(example):

اقدامی موقت برای برطرف کردن نیازهای فوری اتخاذ شد.

مثال:

A provisionary measure was taken to address the urgent needs.

معنی(example):

کمیته موقت برنامه‌ها را هفته آینده نهایی خواهد کرد.

مثال:

The provisionary committee will finalize the plans next week.

معنی فارسی کلمه provisionary

: معنی provisionary به فارسی

پروvisionary به معنای موقتی و غیرنهایی است و به اقداماتی اشاره دارد که برای اهداف خاص و به صورت موقت انجام می‌شوند.