معنی فارسی prowar

B1

طرفدار جنگ، عقیده یا وضعیتی است که از اقدام نظامی یا جنگ حمایت می‌کند.

Supporting or advocating for war or military action.

example
معنی(example):

فعالان یک راهپیمایی طرفدار جنگ برای حمایت از دخالت نظامی برگزار کردند.

مثال:

The activists held a prowar rally to support military intervention.

معنی(example):

موقعیت طرفدار جنگ او اغلب باعث ایجاد جنجال در میان همکارانش می‌شد.

مثال:

His prowar stance often sparked controversy among his peers.

معنی فارسی کلمه prowar

: معنی prowar به فارسی

طرفدار جنگ، عقیده یا وضعیتی است که از اقدام نظامی یا جنگ حمایت می‌کند.