معنی فارسی prudy

B1

نامی که ممکن است به شخصیت‌های آشنا یا دوستانه اشاره کند.

A friendly or familiar name, often associated with a love for reading.

example
معنی(example):

پرودی دوست دارد کتاب‌های درباره حیوانات بخواند.

مثال:

Prudy likes to read books about animals.

معنی(example):

هر شنبه، پرودی به کتابخانه محلی برای داستان‌های جدید می‌رود.

مثال:

Every Saturday, Prudy visits the local library for new stories.

معنی فارسی کلمه prudy

: معنی prudy به فارسی

نامی که ممکن است به شخصیت‌های آشنا یا دوستانه اشاره کند.