معنی فارسی prussianism

B2

پرسیسم به مجموعه‌ای از عقاید و اصول مرتبط با فرهنگ و نظام‌های پروسی اشاره دارد.

A system of beliefs and practices originating from Prussian culture and governance.

example
معنی(example):

پرسیسم بر استراتژی‌های نظامی آن زمان تأثیر گذاشت.

مثال:

Prussianism influenced the military strategies of the time.

معنی(example):

صعود پرسیسم، چشم‌انداز سیاسی اروپا را تغییر داد.

مثال:

The rise of prussianism changed Europe’s political landscape.

معنی فارسی کلمه prussianism

: معنی prussianism به فارسی

پرسیسم به مجموعه‌ای از عقاید و اصول مرتبط با فرهنگ و نظام‌های پروسی اشاره دارد.