معنی فارسی prussianize
B1پرسیسازی به معنای تحت تأثیر قرار دادن و پیادهسازی استانداردهای پروسی است.
To adopt or implement Prussian customs, governance, or educational systems.
- VERB
example
معنی(example):
آنها قصد دارند سیستم اداری را پرسیسازی کنند.
مثال:
They plan to prussianize the administrative system.
معنی(example):
هدف این است که مدارس محلی را پرسیسازی کنند.
مثال:
The goal is to prussianize the local schools.
معنی فارسی کلمه prussianize
:
پرسیسازی به معنای تحت تأثیر قرار دادن و پیادهسازی استانداردهای پروسی است.