معنی فارسی psalterial

B1

وابسته به یا مربوط به زبور یا کتاب زبور.

Relating to or characteristic of the Psalms or a psalm.

example
معنی(example):

موسیقی سالتیری به آرامی در پس زمینه پخش می‌شد.

مثال:

The psalterial music played softly in the background.

معنی(example):

او متون سالتیری را به عنوان بخشی از مطالعات مذهبی‌اش مطالعه کرد.

مثال:

He studied the psalterial texts as part of his religious studies.

معنی فارسی کلمه psalterial

: معنی psalterial به فارسی

وابسته به یا مربوط به زبور یا کتاب زبور.