معنی فارسی psalterian
B1مربوط به جامعه یا کلیساهایی که بر اساس زبور شکل گرفته‌اند.
Pertaining to a community or church that emphasizes the Psalms.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جامعه سالتیری هر هفته برای دعا جمع می‌شود.
مثال:
The psalterian community gathers every week for prayer.
معنی(example):
او از خواندن سرودهای سالتیری در طول مراسم لذت می‌برد.
مثال:
She enjoys singing psalterian hymns during the service.
معنی فارسی کلمه psalterian
:
مربوط به جامعه یا کلیساهایی که بر اساس زبور شکل گرفته‌اند.
