معنی فارسی pseudomythically
B1به طرز شبهافسانهای، به شکلی که شبیه به افسانه یا داستانهای قدیمی است.
In a manner that resembles mythological stories or heroes but lacking true mythological authenticity.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طرز شبهافسانهای مانند یک قهرمان از افسانههای باستانی عمل کرد.
مثال:
He acted pseudomythically like a hero from ancient tales.
معنی(example):
شخصیت به چالشها به طرز شبهافسانهای پاسخ داد.
مثال:
The character responded pseudomythically to the challenges.
معنی فارسی کلمه pseudomythically
:
به طرز شبهافسانهای، به شکلی که شبیه به افسانه یا داستانهای قدیمی است.