معنی فارسی psychologue

B2

روان‌شناس، متخصصی که در زمینه مراقبت و درمان مسائل روانی فعالیت می‌کند.

A professional who studies and practices in the field of psychology, often providing therapy.

example
معنی(example):

روان‌شناس به کودکان کمک کرد تا با اضطراب خود دست و پنجه نرم کنند.

مثال:

The psychologue helped the children cope with their anxiety.

معنی(example):

او برای نگرانی‌های بهداشت روانی‌اش به یک روان‌شناس مراجعه کرد.

مثال:

She went to a psychologue for her mental health concerns.

معنی فارسی کلمه psychologue

: معنی psychologue به فارسی

روان‌شناس، متخصصی که در زمینه مراقبت و درمان مسائل روانی فعالیت می‌کند.