معنی فارسی psychotherapeutist
B2شخصی که به طور حرفهای به درمان مشکلات روانی میپردازد.
A professional who practices psychotherapy.
- NOUN
example
معنی(example):
یک رواندرمانگر به نیازمندان درمان ارائه میدهد.
مثال:
A psychotherapeutist provides therapy to those in need.
معنی(example):
او تصمیم گرفت که یک رواندرمانگر شود تا به دیگران کمک کند.
مثال:
He decided to become a psychotherapeutist to help others.
معنی فارسی کلمه psychotherapeutist
:
شخصی که به طور حرفهای به درمان مشکلات روانی میپردازد.