معنی فارسی psychotogenic
B1به موادی اشاره دارد که میتوانند تأثیرات روانی ایجاد کنند.
Capable of producing psychological effects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
تیم اثرات روانزای انواع مختلف داروها را مورد مطالعه قرار داد.
مثال:
The team studied psychotogenic effects of various drugs.
معنی(example):
درک فرآیندهای روانزا برای درمان ضروری است.
مثال:
Understanding psychotogenic processes is vital for therapy.
معنی فارسی کلمه psychotogenic
:
به موادی اشاره دارد که میتوانند تأثیرات روانی ایجاد کنند.