معنی فارسی pudder
B1پدر، مادهای نرم و پودری که برای آرایش یا استفاده در آشپزی به کار میرود.
A soft, powdery substance used for cosmetic or culinary purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
او از پدر برای صاف کردن صورتش استفاده کرد.
مثال:
She used the pudder to make her face look smooth.
معنی(example):
پدر میتواند در دستیابی به ظاهری بینقص کمک کند.
مثال:
The pudder can help in achieving a flawless look.
معنی فارسی کلمه pudder
:
پدر، مادهای نرم و پودری که برای آرایش یا استفاده در آشپزی به کار میرود.