معنی فارسی puddy
B1پدی، مادهای نرم و چسبناک که برای تعمیر و ساخت اشیاء به کار میرود.
A soft, adhesive material used for repairs and construction.
- NOUN
example
معنی(example):
پدی برای تعمیر هواپیمای مدل عالی بود.
مثال:
The puddy was great for fixing the model airplane.
معنی(example):
او از پدی برای مهر و موم کردن ترکها استفاده کرد.
مثال:
He used the puddy to seal the cracks.
معنی فارسی کلمه puddy
:
پدی، مادهای نرم و چسبناک که برای تعمیر و ساخت اشیاء به کار میرود.