معنی فارسی puff and blow
B2عمل دمیدن یا پف کردن از دهان به منظور انتقال هوا یا مواد دیگر.
To exhale forcefully or blow air in a manner that creates a puff.
- VERB
example
معنی(example):
کودکان عاشق پف کردن و وزیدن به دانههای قاصدک هستند.
مثال:
The children like to puff and blow the dandelion seeds.
معنی(example):
شما باید پف کنید و دمید تا دود بیرون بیاید.
مثال:
You need to puff and blow to get the smoke out.
معنی فارسی کلمه puff and blow
:
عمل دمیدن یا پف کردن از دهان به منظور انتقال هوا یا مواد دیگر.