معنی فارسی puggiest

B2

پگی‌ترین، صفتی که برای توصیف چیزی به بیشترین صورت ممکن به پگی استفاده می‌شود.

The most characteristic of a pug, often used to describe a dog with the most pug-like features.

example
معنی(example):

آن سگ، پگی‌ترین سگی است که تا به حال دیده‌ام!

مثال:

That is the puggiest dog I've ever seen!

معنی(example):

او در جشنواره برای پگی‌ترین حیوان خانگی برنده شد.

مثال:

She won the contest for the puggiest pet at the fair.

معنی فارسی کلمه puggiest

: معنی puggiest به فارسی

پگی‌ترین، صفتی که برای توصیف چیزی به بیشترین صورت ممکن به پگی استفاده می‌شود.