معنی فارسی pugginess
B1پگی بودن، ویژگی یا حالت خاصی که به سگهای پگی تعلق دارد.
The quality of being pug-like or having the characteristics of a pug.
- NOUN
example
معنی(example):
پگی بودن تولهسگ است که آن را بسیار دلپذیر میکند.
مثال:
The pugginess of the puppy is what makes it so adorable.
معنی(example):
او نتوانست در مقابل پگی بودن آن سگ کوچک مقاومت کند.
مثال:
He couldn't resist the pugginess of the little dog.
معنی فارسی کلمه pugginess
:
پگی بودن، ویژگی یا حالت خاصی که به سگهای پگی تعلق دارد.