معنی فارسی pugmiller

B1

شخصی که گل را در میکسر گل ترکیب می‌کند.

A person who operates a pugmill and mixes clay.

example
معنی(example):

پگمیلر در ترکیب انواع مختلف گل تخصص داشت.

مثال:

The pugmiller specialized in blending different types of clay.

معنی(example):

به عنوان یک پگمیلر، او نسبت‌های درست برای گل باکیفیت را می‌دانست.

مثال:

As a pugmiller, she knew the right proportions for quality clay.

معنی فارسی کلمه pugmiller

: معنی pugmiller به فارسی

شخصی که گل را در میکسر گل ترکیب می‌کند.