معنی فارسی pugnaciously

B2

به صورت تهاجمی و جنگ‌طلبانه.

In a combative or aggressive manner.

example
معنی(example):

او به طور درشت‌خویانه استدلال کرد و از عقب‌نشینی امتناع ورزید.

مثال:

He argued pugnaciously, refusing to back down.

معنی(example):

او به طور درشت‌خویانه نظرات خود را در بحث دفاع کرد.

مثال:

She pugnaciously defended her point of view in the debate.

معنی فارسی کلمه pugnaciously

: معنی pugnaciously به فارسی

به صورت تهاجمی و جنگ‌طلبانه.