معنی فارسی pulicosity

B1

پولیکوزیته، حالت زبر و خشن بودن سطح یک شیء، به ویژه پارچه یا مو، که بر احساس و کاربرد آن تأثیر می‌گذارد.

The state of being rough or hairy, particularly in relation to surfaces or fabrics.

example
معنی(example):

زبر بودن پارچه موجب می‌شود که حس خشن بودن داشته باشد.

مثال:

The pulicosity of the fabric makes it feel rough.

معنی(example):

پولیکوزیته بالا می‌تواند بر راحتی لباس تأثیر بگذارد.

مثال:

High pulicosity can affect the comfort of clothing.

معنی فارسی کلمه pulicosity

: معنی pulicosity به فارسی

پولیکوزیته، حالت زبر و خشن بودن سطح یک شیء، به ویژه پارچه یا مو، که بر احساس و کاربرد آن تأثیر می‌گذارد.