معنی فارسی pull the strings
B2به معنای کنترل کردن یا تاثیر گذاشتن بر یک موقعیت یا افراد، به ویژه در زمانی که همه چیز به طور علنی انجام نمیشود.
To control or influence a person or situation, often behind the scenes.
- IDIOM
example
معنی(example):
او دوست دارد که از پشت صحنه رشتهها را بکشید.
مثال:
He likes to pull the strings behind the scenes.
معنی(example):
این سیاستمدار به خاطر کشیدن رشتهها در حزبش شناخته شده است.
مثال:
The politician is known to pull the strings in his party.
معنی فارسی کلمه pull the strings
:
به معنای کنترل کردن یا تاثیر گذاشتن بر یک موقعیت یا افراد، به ویژه در زمانی که همه چیز به طور علنی انجام نمیشود.