معنی فارسی pulldoo

B1

دستگاهی که برای کشیدن یا جابجایی بار در فرآیندهای صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

A device used to pull or move objects in industrial processes.

example
معنی(example):

مکانیسین دستگاه کششی را تعمیر کرد تا ماشین دوباره کار کند.

مثال:

The mechanic fixed the pulldoo to make the machine work again.

معنی(example):

یک دستگاه کششی برای برخی فرآیندهای تولید ضروری است.

مثال:

A pulldoo is essential for certain manufacturing processes.

معنی فارسی کلمه pulldoo

: معنی pulldoo به فارسی

دستگاهی که برای کشیدن یا جابجایی بار در فرآیندهای صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرد.