معنی فارسی pulleyless

B1

سیستمی که بدون استفاده از قرقره طراحی شده است.

A system designed without pulleys, aiming for simplicity.

example
معنی(example):

طراحی جدید بدون قرقره است که ماشین را ساده‌تر می‌کند.

مثال:

The new design is pulleyless, which simplifies the machine.

معنی(example):

عدم وجود قرقره‌ها سیستم را کارآمدتر می‌کند.

مثال:

Being pulleyless makes the system more efficient.

معنی فارسی کلمه pulleyless

: معنی pulleyless به فارسی

سیستمی که بدون استفاده از قرقره طراحی شده است.