معنی فارسی punctatim
B1به معنای بهطور دقیق و مو به مو، بهویژه درباره نقل قولها.
Word for word; literally and exactly, especially in quoting phrases.
- ADVERB
example
معنی(example):
او متن را بهطور دقیق از منبع اصلی نقل کرد.
مثال:
He quoted the text punctatim from the original source.
معنی(example):
مهم است که دادهها را بهطور دقیق ارائه دهیم.
مثال:
It is important to present the data punctatim.
معنی فارسی کلمه punctatim
:
به معنای بهطور دقیق و مو به مو، بهویژه درباره نقل قولها.