معنی فارسی punctiliar
B1نقطهای، به دقت و توجه به جزئیات و جزئیات تاکید دارد.
Relating to or characterized by minute detail.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویکرد نقطهای نویسنده داستان را جذابتر کرد.
مثال:
The author's punctiliar approach made the story more engaging.
معنی(example):
او توجه نقطهای دقیقی به جزئیات هنگام نوشتن داشت.
مثال:
He paid punctiliar attention to detail while writing.
معنی فارسی کلمه punctiliar
:
نقطهای، به دقت و توجه به جزئیات و جزئیات تاکید دارد.