معنی فارسی punctiform
B1نقطهمانند، به ویژگیهایی اشاره دارد که شکل یا ظاهر آنها شبیه نقاط است.
Shaped like a point or dot.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دانشمند ویژگیهای نقطهمانند باکتریها را یادداشت کرد.
مثال:
The scientist noted the punctiform features of the bacteria.
معنی(example):
بسیاری از اشیاء نقطهمانند زیر میکروسکوپ ظاهر شدند.
مثال:
Many punctiform objects appeared under the microscope.
معنی فارسی کلمه punctiform
:
نقطهمانند، به ویژگیهایی اشاره دارد که شکل یا ظاهر آنها شبیه نقاط است.