معنی فارسی punisher
B2مجازاتدهنده، شخصی که مجازات را بر دیگران تحمیل میکند، خصوصاً در مواردی که احساس عدالت وجود دارد.
A person who inflicts punishment on others, especially someone who seeks to deliver justice outside the law.
- NOUN
example
معنی(example):
مجازاتدهنده به دنبال جنایتکاران رفت.
مثال:
The punisher chased down the criminals.
معنی(example):
در داستان، مجازاتدهنده به دنبال عدالت است.
مثال:
In the story, the punisher seeks justice.
معنی فارسی کلمه punisher
:
مجازاتدهنده، شخصی که مجازات را بر دیگران تحمیل میکند، خصوصاً در مواردی که احساس عدالت وجود دارد.