معنی فارسی puplike
B1شبیه به کودک یا با طیبتی بیگناه و خالص، به خصوص نمادی از تولهسگ که معصومیت را نشان میدهد.
Resembling or characteristic of a puppy; often used to describe innocence or cuteness.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شکل شبیه به پکی بود و به یک تولهسگ کوچک شباهت داشت.
مثال:
The shape was puplike, resembling a small puppy.
معنی(example):
چشمهای او دارای بیگناهی شبیه به پک بودند که جذاب بود.
مثال:
Her eyes had a puplike innocence that was captivating.
معنی فارسی کلمه puplike
:
شبیه به کودک یا با طیبتی بیگناه و خالص، به خصوص نمادی از تولهسگ که معصومیت را نشان میدهد.